حال و احوال دلــــــــــ
حال این روزهایم عجیب استــــ
هرچه هم میگویمــــ تا محرم مانده قبول نمیکند
منتظر یک تماس آشناست
هرچه در ذهن جستجو میکنم نمیابمـــــ
عجیب است ....
چه کسی میتواند با من تماس بگیرد؟
محض دلخوش بودن دلم پاسپورتم را دم دست گذشته ام
نگاهش که میکنم بغض خفه ام میکند
من که کاری نکرده ام برای امضا شدن برات کربـــــ بلا
با حضرت اربابــــ چطور وداع کردم؟
خاطره آخرین بار نگاه به دو تا گنبد طلا " مهر ماه91 "
چه کردی با دل؟!!
رسمش این است دلم بیاید پس من چه؟
خدایا این روزهای پارسال انتظار و بیقراریــــــ
خدایا خیلی دلم تنگــــــــــــــهـ
عقده ها دارد میخواهد برسد زبان باز کند
اما آنجاست که دهان بسته میشود چشمان تار میبیند
فریاد ها حبس میشود
کربـــــ بلا نرفتن درد دارد کربـــــ بلا رفتن درد دارد!
یکبار که بروی برای بار دوم که از اربابـــــــ میخواهی
حال و روز و ماه و هفته و روز و ساعت به انتظار دوباره دیدنیــــــ و فاصله دردتــــــــ استــــــــــ
تل ، مقتل ، خیمه گاه ، حرم ، ضریح ، فرات ، آب ، عطش .....
بیقرار نوشت:
تو جوونی نماز شب بخونیم تو جوونی توبه و استغفار کنیم
تو جوونی عبد باشیم تو جوونی کارایی که خدا دوس
داره انجام بدیم چشم رو گناه ببندیم و آرزوهای بزرگ کنیم!
راضی به رضای خدا باشیم !و اثبات کنیم الهی و ربی من لی غیرک
یادمون
نره دعا در حق دیگران زودتر مستجاب میشه پس همدیگه از دعای خیر همدیگه محروم نکنیم
تو قنوت نماز وتر نماز شب اونجا که میگید اللهم اغفر لنا ....... التماس دعا
یازهرا کربـــــ بلا انشاالله
مداحی نوشت :
اللهم الرزقنا حرمــــــــــ
اللهم الرزقنا . . . .
سلام
حسین جان هرگز گره ام از علمت واشدنى نیست
غیر از تو کسى در دل من جاشدنى نیست
باید تو به چشمم بدهى اشک و گرنه