مینشینم گوشهـ ای و به خاطراتمان فکر میکنمــ
چشم می بندم انگار جان میگیرد همه اتفاقات و خاطراتـــ
می دانی دلتنگمــ . . . می دانم این دلتنگی را مدیون توامــ
خوب است از همه چیز عالم دلتنگ توامــ
بهتر است بگویم خوب است مرا خریده ای
ارباب فاصله و درد عشق است که به وصال حلاوت و شیرینی از جنس ناب می دهد
یک سال و چند ماهــ ندیدنت داغیست بر دلمــ
جای جای کربــ بلا رفتن و کربــ بلا نرفتنمـ این روز و شب ها تیر میکشد
انگار هر روز می گذرد بیقراری و دلتنگی ام چند برابر می شود
عطشم برای دیدار حرمـ . . .
ارباب هوای شهر نفس گیر شده . . .
دلمــ هوای خیمهـ و روضهــ ات را کرده . . .
همین روزهــا و شب هــاست کهــ این بغض های مانده در گلو جانمــ را بگیرد . . .
" صحیفه سجادیه
"
بار خدایا
همان سان که به توبهـ فرمان
دادی و پذیرش آنرا ضمانت نمودی و بر دعا تشویق کردی و وعده اجابت دادی پس
بر محمد و آل محمد درود فرست و توبه ام بپذیر و مرا از رحمت خویش نومید
بازمگردان
بار خدایا
از تو درخواست می کنم از آن رحمت بی
انتهایت که همه موجودات را فراگرفته و توانایی بی حدت که به هر چیز مسلط و
قاهر است و همه اشیا مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است
بار خدایا
بر محمد و آل او درود فرست و ما را در
حلقه دعوت کنندگانی که مردم را بسوی تو می خوانند و هدایت کنندگانی که
خلایق را به تو راهنمایی می کنند قرار ده و ازجمله بندگان خاص درگاهت
بگردان
بار خدایا
بر محمد و آل او درود فرست و سلامت دل های ما را در یاد بزرگی و عظمت خود و راحتی بدن های ما در شکر نعمت خود و گویایی و روانی زبان های ما را در وصف عطایایت قرار ده
بار خدایا
ای آنکهـ خبرهای پوشیده و نهان نزد تو هویدا و آشکار است بر محمد و آل او درود فرست و ما را نزد خود رسوا و شرمسار مساز
بار خدایا
با عطای خود ما را از عطای دیگران بی نیاز گردان و هراس جدایی از دیگران را با پیوستن به خود کفایت نما
بیقرار نوشت :+
آسمان می خواهمــ . . . باران ، باران . . .
قرارمان همان جای همیشگی کنار بیقرار شهر . . .
بیـــا و برایمــ روضهــ بخوان علمدار شهرمــ . . .
++
منتظر امضایمــ !
اسمم را در لیست خادمین شهدا نوشتهــ امــ . . .
آخرین ماه های سال را دوست دارمــ ،
دل یک جــا بند نشده و کولهــ بار بستهــ و انتظار . . .
عجیب هوای راهیان نور و مناطق را کرده امــ . . .
+++
دعایمــ کنید بیشتر از همیشهــ