در دلم یک دنیا حرف هست که میخواهم بگویم برایتان آقا
آقا دلــــــــم گرفـــته است....!
یکبار شبانه رد شوید از کوچه قلبـــــــــم!
و دعایی کنیددر حقــــــــــم!
دود این شهر مرا از نفس انداخته است؛ به هوای حرم کربـــــ بلا محتاجم...
در دلم یک دنیا حرف هست که میخواهم بگویم برایتان آقا
آقا دلــــــــم گرفـــته است....!
یکبار شبانه رد شوید از کوچه قلبـــــــــم!
و دعایی کنیددر حقــــــــــم!
دود این شهر مرا از نفس انداخته است؛ به هوای حرم کربـــــ بلا محتاجم...
داداش سید حال زمین خورده ها حال اوناییکه کمرشون شکسته حال اوناییکه دست به کمر میگیرن خوب متوجه میشی داداشی خواهر ۲۲ ساله تو اینروزا دست به کمر میگیره!!!! اینروزها تو شهر که گم میشم یهو متوجه میشم میبینم پیش توام ! راس همون ساعت ، ساعت دلتنگی من و تو ظهر هاست!چقدر دلم میخواد بیام پیشت بعد باهم بریم مسجدجامع نماز ، داداشی دلم خیلی گرفته!!!خیلی خسته ام ! خستگی جسمی و روحی !!! ممنون از اینکه منو با خودت بردی لایی رودبار ۴۸ ساعت ! دقیقا ۴۸ ساعت!داداشی باید میگفتم یه عالمه زمان نباید میذاشتم!!!!!داداش آبجی کوچولوت بیشتر از همیشه به کمکت احتیاج داره !!! میدونم داری نگام میکنی ! میدونم به دستای بی رمقم توان نوشتن خودت دادی!داداشی،داداش سید آبجی تنهاست !دعا کن برای آبجی..!
چطور جواب اشک هایم را میخواهی بدهی؟
بچه های جهادی را جمع میکنی من اضافی ام؟
این است رسمش؟
من جهاد میخواهم !
من که پنجشنبه با نگاهم همه حرفها را گفتم ...!
باشد نگاه نکن ....
باشد سکوت کن ....
باشد تنبیه کن!
مرا راهیان نمیبری !
مرا جهاد نمیبری!
مرا با خودت چندیست هیچ کجا نمیبری !
میگویی با پای دلت بیا!
سیــــــــــــد داداشی یادم میآوری جهاد پارسال را !
سید یک سوال چطور دوستانت پر کشیدند تو توانستی دنیا را تحمل کنی؟
سید خیلی سخت است رفیقان بروند و تو از قافله جا بمانی!
بیـــــــــــــــــقـــــــــــــــراری هم برای خودش عالـــــــــــمی دارد !
فقط امشب یک چیز را یادت بیاید ....
شب آخر حرم سقای کربـــــــ بلا و آن استخاره و قول علمدار کـــــــربـــ بلا ....
منبع:deltang.blog.ir