در هوایتــــــ بیـــ قرارمـــ

در هوایتــــــ بیـــ قرارمـــ

بسم الله الرحمن الرحیم
وَ إِن یَکَــــادُ الَّـــذِینَ کَفَـــرُوا
لَیُزْلِقُـــونَکَ بِأَبْصَــارِهِــمْ لَمَّـا
سَمِعُــوا الـذِّکْــرَ وَ یَقُــولُـونَ
انَّــهُ لَمَجْنُــونٌ وَ مَـا هُـــوَ إِلَّا
ذِکْـــــــــــرٌ لِّلْعَـــــالَمِیـــــنَ

"خداوند دست از دینش برنمیدارد
و ما دست از تو....حسین جان!"
نوکــــــــر رخ ارباب نبیند سخت است
شب اگر رخ مهتاب نبیند سخت است
لب تشـــنه اگر آب نبیند سخت است

یازهراکربــــ بلا ان شاء الله

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راهیان نور» ثبت شده است

روزها را یک به یک شمردمــ

پیراهن عزا بر تن کردمــــ

به دل بهانه گیر و بیقرارم قول دادم هر طور شده امضای کربــ بلا می گیرمــ

اربعین شد و جا ماندمــ . . . سخت بود خداحافظی با مسافرانتــ . . .

به دل بهانه گیر و بیقرارم قول دادم هر طور شد می برمش مشهدالرضا

شهادت امام رضا شد و جا ماندمــ . . .

خسته و درمانده از همهــ جا با دلی نا آرام و هوایی به هوای پریدن و رسیدن به کوی یار

اسمم را در لیست خادمین الشهدا نوشتمــ

به دل بهانه گیر و بیقرارم قول دادم هر طور شده می برمش کربــ بلای ایران

کاروان رفت و جا ماندمــ

سوختم ، ساختمــ . . .

شاید چند روز دیگر از کاروان جا نماندم و راهی سرزمین نور شدمــ . . .

شاید مرا هم قاطی خوبــ ها بردند . . .

درد دل با علمدار شهر :

سرم را بالا نمیگیرم چطور نگاهت کنم ؟

چشمان خیس و بغض شکستهــ . . .

نفس کشیدن سخت استــ . . .

ایمانم با تق وا رفتـــ . . .

چطور بسازم ؟ کمرم شکست . . .

بیشتر از همیشه دریابــــ علمدار شهرمــ . . .

بیقرار نوشت :

بارانی بارانی و با دستانی لرزان و دلی ناامید و سری به بلاگ آیات نورانی

و آیه ای کهــ انگار دوای زخم بود زخمی کهــ امروز بر صورت احساسم افتاد

وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کند تو به توانایی های او ایمان داری و وقتی  مشکلات به سراغ تو می آیند یعنی خدا به توانایی های تو ایمان دارد.

« حَسْبُکَ اللَّـهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ »(انفال/64)

اى پیامبر، خدا و کسانى از مؤمنان که پیرو تواند تو را بس است.

+

دوستان برایمــ دعا کنید واقعا به دعای خیرتون احتیاج دارمــ

۳۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۲۸
کــربــ بلایی محـب

مینشینم گوشهـ ای و به خاطراتمان فکر میکنمــ

چشم می بندم انگار جان میگیرد همه اتفاقات و خاطراتـــ

می دانی دلتنگمــ . . . می دانم این دلتنگی را مدیون توامــ

خوب است از همه چیز عالم دلتنگ توامــ

بهتر است بگویم خوب است مرا خریده ای

ارباب فاصله و درد عشق است که به وصال حلاوت و شیرینی از جنس ناب می دهد

یک سال و چند ماهــ ندیدنت داغیست بر دلمــ

جای جای کربــ بلا رفتن و کربــ بلا نرفتنمـ این روز و شب ها تیر میکشد

انگار هر روز می گذرد بیقراری و دلتنگی ام چند برابر می شود

عطشم برای دیدار حرمـ . . .

ارباب هوای شهر نفس گیر شده . . .

دلمــ هوای خیمهـ و روضهــ ات را کرده . . .

همین روزهــا و شب هــاست کهــ این بغض های مانده در گلو جانمــ را بگیرد . . .

" صحیفه سجادیه "

بار خدایا

همان سان که به توبهـ فرمان دادی و پذیرش آنرا ضمانت نمودی و بر دعا تشویق کردی و وعده اجابت دادی پس بر محمد و آل محمد درود فرست و توبه ام بپذیر و مرا از رحمت خویش نومید بازمگردان

بار خدایا

از تو درخواست می کنم از آن رحمت بی انتهایت که همه موجودات را فراگرفته و توانایی بی حدت که به هر چیز مسلط و قاهر است و همه اشیا مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است

بار خدایا

بر محمد و آل او درود فرست و ما را در حلقه دعوت کنندگانی که مردم را بسوی تو می خوانند و هدایت کنندگانی که خلایق را به تو راهنمایی می کنند قرار ده و ازجمله بندگان خاص درگاهت بگردان

بار خدایا

بر محمد و آل او درود فرست و سلامت دل های ما را در یاد بزرگی و عظمت خود و راحتی بدن های ما در شکر نعمت خود و گویایی و روانی زبان های ما را در وصف عطایایت قرار ده

بار خدایا

ای آنکهـ خبرهای پوشیده و نهان نزد تو هویدا و آشکار است بر محمد و آل او درود فرست و ما را نزد خود رسوا و شرمسار مساز

بار خدایا

با عطای خود ما را از عطای دیگران بی نیاز گردان و هراس جدایی از دیگران را با پیوستن به خود کفایت نما

بیقرار نوشت :
+
آسمان می خواهمــ . . .  باران ، باران . . .

قرارمان همان جای همیشگی کنار بیقرار شهر . . .

بیـــا و برایمــ روضهــ بخوان علمدار شهرمــ . . .

++

منتظر امضایمــ !

اسمم را در لیست خادمین شهدا نوشتهــ امــ . . .

آخرین ماه های سال را دوست دارمــ ،

دل یک جــا بند نشده و کولهــ بار بستهــ و انتظار . . .

عجیب هوای راهیان نور و مناطق را کرده امــ . . .

+++

دعایمــ کنید بیشتر از همیشهــ

۳۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۱۲
کــربــ بلایی محـب