ما گم شدگانیم که اندر خمــ دنیا
تنها هنر ماست که مجنون حسینیم
صلی الله علیک یا ابا عبدالله ..
ما گم شدگانیم که اندر خمــ دنیا
تنها هنر ماست که مجنون حسینیم
صلی الله علیک یا ابا عبدالله ..
بسم رب الحسین
یکسال تمام منتظر رسیدن محرم مهربان ارباب بودم
محرم آمد چشم بر هم زدنی دهه اول تمام شد
دهه اول و هیئت انصار الفاطمه (س) و روضه های سربسته..
بغض هایی که جا خوش کرده اند و خیال فریاد شدن از چشمهایم را نداشته و ندارند
حالا روز به روز بیشتر به اربعین مهربان ارباب نزدیکتر میشویم
و بغض های بیشتری روی هم تلمبار میشود
و بهانه های دلم بیشتر میشود
و داغ فراق بیشتر خود نمایی می کند
دیگر توان صبوری ندارم مهربان اربابم ..
اذن نوشتن میدهی مهربان اربابمــ؟
چند صباحیست میخواهم دلتنگی هایم را مکتوب کنم
اما دستم نه تنها به نوشتن نمی رود بلکه تمام حرفهایم اشک میشود و می بارد
این شب و روزها حرفهای بسیاری دارمــ
قدر سه سال فریاد در سینه حبس کرده ام" شهـــــــــــــید هادی باغـــــــبانــــــــــــــــــــی شهادتــــــت مبـــــــــــــــارکــــ "
بانو صبر یادش داده ای ؟
بانو مقاومت یادش داده ای ؟
شهید هادی دخترت ، رضوانهـــــــــــ ات قد کشیده است
دردانه سهـــــ سالهــ ات
شده است میزبان مراسمتـــ
رضوانه ات عجب صبری دارد ..
دستانش را در دستانم میگذارد
دست بر دلمــ می کشد ..
بیقرار نوشت :
بهترین ساعات عمرم ، ساعاتی کنار خانواده شهید باغبانی بودن
+
به رضوانه جان گفتند : خوش بحالت این همه بهت هدیه میدن
گفت : حاضرید از باباتون بگذرید ؟
رضوانه جان خدا به دلت صبر بده .. صبر .. .