شهادتت مبارکــــ
نشسته ام میگویم اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلکــــ
شهید ، مدافع حرمـــــــ
شهر بوی خانومــــــ "بانوی صبوری" گرفته!
دلتـــــــ برای دردانه سه ساله اتـــ تنگ شده بود !
پدر...حرم...دختر...
دردانه شهید مستندساز و خبرنگار هادی باغبانی
خانومـــــــــ مراقبت استــــــــ
عمه سادات سپر بلا برایت میشود
عمه سادات آغوشش باز است برای هق هق گریه هایت!
دلم هوای نوشتن دارد برای برادر شهیدم
"مداح اهل بیت جانباز شهید حاج سید مجتبی علمدار"
داداش اینجا اوضاع خرابهـــ ، بدجور گیر کردیم تو میدون مین گناه ، وضعیت قرمزه. . .
بچه ها دارند سعی میکنند اما فایده ای نداره !!
سالهای پیش شهید سید علی دوامی ، دانشجوی شهید حسین بهرامی ، دانشجوی شهید شهرامعلی بنار ، شهید ابراهیم هادی ، شهید حاج ابراهیم همت ، شهید حسین خرازی و . . . .
و چند روز پیش مدافع حرمـــــــ شهید هادی باغبانی
دروازه شهادت باز است و ما اینجا نشسته ایم . . . . .
میدونم قرارمون این نبود !
قرارمون این بود هروقت شیمیایی گناه زدن ماسک تقوا بزنیم
اما من . . . . . .
دلم خیلی تنگ شده . . . .
داداش بالگرد شفاعتی ، آمبولانس توبه ای چیزی بفرست برامون
وضعیت اینجا خیلی خرابهــــــ ، مجروح های قلبی خیلی زیادند
نیاز به خون عشق خدا داریم ، نمیشه با چفیه زخم دلها بست نیاز به کپسول ایمان داریم
داداش یه کاری کن . . . .
علمدار شهر ساری کاری کن
نَفَسمون بالا نمیاد . .
حبّ نفْس فشار میاره به قلب . . .
هوای اینجا اصلا قابل تحمل نیست . . .
آرپی جی های توکلّمون تموم شد . . .
فشنگ های توسلّ هم ته کشید . . .
رمز شب نافله هم یادمون رفت . . .
باید چی کار کنیم ، کم آوردیم
یه راهی پیش پای ما بزار
نفربرهای نفس مطمئنه اشکال فنی پیدا کردن ، چند قدم نرفته وا می ایستند. . .
حرف خیلی زیاد ، ولی دشمن غفلت ازکمین اومده بیرون. . .
سرنیزه وسوسه دستشه
ای کاش می تونستم جلوش بمونم . . .
دعا کن کم نیارم !
بیقرار نوشت : دعا کنیم شهید بشیم ، دعا اثر دارد اما حرکتی کنیم کاری کنیم !
وقتی از رسانه ها اسمــــ شهید میاد چشمان بارانی . . .
خدایا روزی ما شهادت کن ، خدایا در شناسنامه ما مهر شهید شد بخورد انشاالله!
یازهرا کربـــ بلا ان شاء الله